عید قربان در کلام مقام معظم رهبری

عید قربان نماد گذشت انسان برای پیمودن راه حقیقت است
در عید قربان یک قدردانى بزرگ الهى نهفته است از پیامبر برگزیده حضرت حق، حضرت ابراهیم (ع) که آن روز ایثار کرد؛ این ایثار و این گذشت، یک نماد است براى مؤمنانى که می خواهند راه حقیقت را، راه تعالى را، راه عروج به مدارج عالیه را طى کنند، بدون گذشت امکان ندارد.

آنچه در ذیل می آید گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد عید قربان است:
 
عید قربان، یکی از اعیاد بزرگ اسلامی است. این روز یادآور خاطره ای از زمان های بسیار دور است. در آن مبارک لحظه ای که پدر، فرزند خویش را برای لبیک به ندای ملکوتی حق به قربانگاه می برد تا فرمان الهی را با تمامی وجود به انجام برساند.
 
آنها به همه پیروان خویش این درس بزرگ را به یادگار می گذارند که برای عروج و رسیدن به حق، باید اسماعیلِ وجود را قربانی کرد و عاشق واقعی شد؛ عاشقی که همه هستی را در راه معشوق فدا می کند تا رضایت او را فراهم آورد.
 
عید قربان، عید فرصت هاست؛ فرصت تقرب به خداوند و پاکی نفس از آلودگی ها و تعلّقات دنیایی. مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی که سال گذشته در روز عید قربان در جمع مردم اصفهان داشتند، در این خصوص فرمودند: «اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلى از راه ها براى ما باز می شود. در عید قربان یک قدردانى بزرگ الهى نهفته است از پیامبر برگزیده حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) که آن روز ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردى ایثار عزیزان است.
 
او در راه پروردگار، به دست خود عزیزى را قربان می کرد؛ آن هم فرزند جوانى که خداى متعال بعد از عمرى انتظار، در دوران پیرى به او داده بود که فرمود: «الحمد للَّه الّذى وهب لى على الکبر اسماعیل و اسحاق». خداى متعال این دو پسر را در دوران پیرى، لابد بعد از یک عمر انتظار و اشتیاق، به این پدر داده بود؛ امید فرزند هم دیگر بعد از آن نداشت.
 
سید شهیدان همه عالم، حضرت اباعبداللَّه‌الحسین (علیه الصّلاة و السّلام) - که خود مظهر ایثار و مظهر شهادت است - در دعاى شریف عرفه از این حادثه یاد می کند؛ «و ممسک یدى ابراهیم عن ذبح ابنه بعد کبر سنّه و فناء عمره»؛ این در دعاى مبارک امام حسین در عرفه است.
 
این ایثار و این گذشت، یک نماد است براى مؤمنانى که میخواهند راه حقیقت را، راه تعالى را، راه عروج به مدارج عالیه را طى کنند. بدون گذشت، امکان ندارد. همه‌ى امتحانهائى که ما میشویم، در واقع نقطه‌ى اصلى‌اش همین است؛ پاى یک ایثار و یک گذشت به میان مى‌آید. گاهى گذشت از جان است، از مال است؛ گاهى گذشت از یک حرفى است که کسى زده است، میخواهد با اصرار و لجاجت پاى آن حرف بایستد؛ گاهى گذشت از عزیزان است؛ فرزندان، کسان. امتحان یعنى عبور از وادى محنت. یک محنتى را، یک شدتى را جلوى پاى یک انسانى یا یک ملتى می گذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است. اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود می رسد؛ اگر نتوانست - نتوانست استعداد مندرج در وجود خود را بروز دهد، نتوانست بر هواى نفس غالب بیاید و عبور کند - میماند؛ امتحان این است.»